-
چرا ما پرسش نمی کنیم ؟
شنبه 10 اسفندماه سال 1387 17:56
چرا ما خواسته یا خواسته های مشخص و روشنی برای خودمان و از همنوعان و از هیئت های اجتماعیه یعنی نهادها و سازمان ها و گروه هایی که به نحوی خواسته های مارا تجمیع و سازماندهی می کنند نداریم ؟ چرا فقط خواسته های ما به خواسته های غریزی محدود می شوند ؟چرا مردم کشورهای توسعه نیافته قادر نیستند از فراورده دانش و تجربه و شهود...
-
حافظ
جمعه 9 اسفندماه سال 1387 16:57
درود بر شما آدینه بینان ایینه بین ..و سالکان طریق تحقیق و سبیل توفیق و همنشینان فرشتگان خرد و ازادگی حال دل با تو گفتم هوس است خبر دل شنفتنم هوس است طمع خام بین که قصه فاش ازرقیبان نهفتنم هوس است شب قدری چنین عزیز و شریف باتو تاروز خفتنم هوس است وه که دردانه چنین نازک درب تار سفتنم هوس است ای صبا امشبم مدد فرمای که...
-
عصر ادینه با حافظ
جمعه 9 اسفندماه سال 1387 15:11
درود بر اندیشمندان المنت ل.. که درمیکده باز است زان رو که مرا بر در او روی نیاز است خمها همه در جوش و خروشند زمستی وان می که در انجا ست حقیقت نه مجاز است از او همه مستی و غرور است و تکبر وزما همه بیچارگی و عجز و نیاز است رازی که برغیر نگفتیم و نگوییم با دوست بگوییم که او محرم راز است شرح شکن زلف خم اندرخم جانان کوته...
-
نظر ملاصدرا درباره علم برگرفته از کتاب درباره علم
جمعه 9 اسفندماه سال 1387 14:32
ملاصدرا علم را نحوه وجود می دانست . او برای ان مراتب تشکیکی قائل بود. حاصل جمع دیدگاه ها درباره دین : دین اعتقاد به امر قدسی و عمل به احکام دینی و مناسک مقرر است . ما به دین تعلق داریم . دین همان عهد قدیم است که بشر با ان بشر شده است والبته ممکن است عهد را شکست و برخی ها پیمان شکنی می کنند یا عهد را فراموش می کنند
-
معرفی کتاب ۲ . کتاب درباره علم نوشته دکتر رضا داوری اردکانی
جمعه 9 اسفندماه سال 1387 14:14
در ص ۶۱ این کتاب ۸ پرسش با عناوین زیر مطرح شده و در ادامه به این پرسش ها پاسخ داده شده است ؟ ۱. تعریف شما از علم و دین چیست ؟۲. ایا شما تعارضی بین این دو تعریف می بینید یا خیر؟ ۳.در کجا (یا در چه صورت ) ممکن است بین علم و دین تعارض پیدا شود ؟ ۴. در گذشته زمینه های پیدایش تعارض بین این دوچه بوده است ؟ ۵. نقش دین در...
-
روز اول رفت دینم بر سر زلفین تو ..
جمعه 9 اسفندماه سال 1387 08:27
روز اول رفت دینم بر سرزلفین تو تا چه خواهد شد دراین سودا سرانجامم هنوز ای دوست به پرسیدن حافظ قدمی نه زان پیش که گویند که از دار فنا رفت از دماغ من سرگشته خیال رخ تو به جفای فلک و غصه دوران نرود مکن به چشم حقارت نگاه در من مست که آب روی شریعت بدینقدر نرود بامداد ادینه ای دیگر از واپسین روزها ی سال در واپسین ماه سال...
-
درود بر خردورزان و آزادگان
پنجشنبه 8 اسفندماه سال 1387 19:57
به نام اهورای مهرافرین مهین کردگار سپهرافرین دیروز گفتیم و امروز می نویسیم و فردا درخاک خواهیم شد و به تعبیر خیام : یک روز به کودکی به استاد شدیم یک روز به استادی خود شاد شدیم پایان سخن نگر که بعد از همه عمر خاکی بودیم و بر خاک شدیم .. آغاز و پایان دو سر یک حلقه اند که به هم می پیوندند و اغاز همان پایان است و ..دیگر...
-
شعری از فریدون مشیری
پنجشنبه 8 اسفندماه سال 1387 13:48
دور از نشاط هستیو غوغای زندگی دل باسکوت وخلوت غم خو گرفته بود امد سکوت سرد و گرانبار را شکست آمد صفای خلوت اندوه را ربود امد به این امید که در گور سرد دل شاید زعشق رفته بیابد نشانه ای او بود و آن نگاه پر از شوق و اشتیاق من بودم و سکوت و غم جاودانه ای
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 8 اسفندماه سال 1387 09:08
اسمان پرستاره زندگی چگونه اسمان زندگی را پر از ستاره کنیم؟ دی ماه 87 برای پاسخ به این پرسش به پرسش دیگری پاسخ باید داد . مگر زمین زندگی چیست و آسمان ان کدام است ؟ بر خلاف انچه در دنیای بیرون از ما پذیرفته شده است که هرجا که رَوی اسمان همین رنگ است و ما در واکنش به این ضرب المثل می گوییم: البته ،اما زمین ها ،و زمان ها...
-
معرفی کتاب ۰(۱) فرهنگ سیاسی ایران - نوشته دکتر محمود سریع القلم
چهارشنبه 7 اسفندماه سال 1387 16:42
.. گره های فرهنگ سیاسی ایران :۱. بسیاری از ما ایرانیان تفاوت های فکری یکدیگر را نمی پذیریم و تمایلی نامحسوس به یکسان سازی و پوپولیسم داریم ۲. بسیار علاقه مندیم دیگران را کنترل کنیم و انها را به مرکزیت خودمان دعوت کرده و به تدریج اجبار کنیم . همه از ما باید اطاعت کنند و فردیت و خواسته های دیگران بسیار کم اهمیت است ....
-
معرفی کتاب ۰(۱) فرهنگ سیاسی ایران - نوشته دکتر محمود سریع القلم
چهارشنبه 7 اسفندماه سال 1387 16:41
.. گره های فرهنگ سیاسی ایران :۱. بسیاری از ما ایرانیان تفاوت های فکری یکدیگر را نمی پذیریم و تمایلی نامحسوس به یکسان سازی و پوپولیسم داریم ۲. بسیار علاقه مندیم دیگران را کنترل کنیم و انها را به مرکزیت خودمان دعوت کرده و به تدریج اجبار کنیم . همه از ما باید اطاعت کنند و فردیت و خواسته های دیگران بسیار کم اهمیت است ....
-
پیشکش پیام اور پویش و پیوند
دوشنبه 5 اسفندماه سال 1387 19:36
یادروز سالروز پرواز پیشوای ازادگی ُشهود و نور و پیام اور پویش و پیوند و پارسایی و پیراستگی و طریقت صعود و بیکرانگی ..نردبان اسمان معرفت و ادمیت اسوه اعلای پرستش اگاهانه و ازادانه و رازورانه پیاله برفکنم بنده تا سحرگه حشر بمی زدل ببرم هول روز رستاخیز فقیر و خسته بدرگاهت امدم رحمی که جز ولای توام نیست هیچ دست اویز بیا...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 5 اسفندماه سال 1387 01:16
با درود به پیام اوران وارستگی و فرزانگی و خردورزان و قلم دوستان اشنایان دیار اشنایی و همدلی که از همزبانی خوشتر است .. امشب پس از ایراد یک سخنرانی در دانشکده علوم ..یکی از فرهیختگان اندیشه ورز یاداشتی به من داد که ان یادداشت را می اورم : .. نقدی بر سخنرانی شامگاه 4 اسفند برای کسانی که بر ماشین اخرین سیستم عقل ودل...
-
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
یکشنبه 4 اسفندماه سال 1387 15:19
دیروز و فردا... همواره با خاطرات دیروز و نویدها و وعده های فردا زندگی می کنیم و امروز را از دست می دهیم ....بسیار تلخ و جانکاه است که دیروز و فردا آدمی را می فریبند و چنان او را در غفلت از امروز می اندازند که امروز را همواره از یاد می برد ...نتیجه : ما وجود را فراموش کرده ایم و لی عدم را همواره به یاد داریم .. باش تا...
-
۱۰ اصل صلح
شنبه 3 اسفندماه سال 1387 21:05
10 اصل صلح 1 اصل اول: هیچ صلحی بدون عدالت و هیچ عدالتی بدون صلح قابل تحقق نیست . اصل دوم: هیچ صلحی در جهانی که نابرابریهای اجتماعی و فقر و گرسنگی در آن وجود دارد، محقق نمیشود. اصل سوم: هیچ صلحی بدون رد مطلق خشونت قابل تحقق نیست. اصل چهارم: هیچ صلحی در جهان بدون به رسمیت شناختن حرمت درونی و ذاتی همه اعضای خانواده...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 3 اسفندماه سال 1387 18:46
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد یادحریف شهرورفیق سفرنکرد یابخت من طریق مروت فروگذاشت یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم برسنگ خاره قطره باران گذر نکرد شوخی مکن که مرغ دل بی قرار من سودای دام عاشقی از سر بدر نکرد هرکس که دید روی تو بوسید چشم من کاری که کرددیده من بی نظرنکرد من ایستاده تاکنمش...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 3 اسفندماه سال 1387 10:39
اسفند ماه ُماه پویش و آغاز زندگی را ایرانیان باستان و پیشوایان و پیروان آئین مهر گرامی می داشتند و به پیشباز رویش و جوشش و پویش می شتافتند ... همی گویم و گفته ام بارها بود کیش من مهر دلدارها پرستش به مستی است در کیش مهر برونند زین جرگه هوشیارها ( رادمرد میدان خرد و فرزانه ای از تبار احیاگران بینش و خردورزی جان جانان...
-
کتاب هایی برای مطالعه دانشجویان
جمعه 2 اسفندماه سال 1387 20:31
مطالعه برخی کتاب ها به تشنگان اگاهی و فهم توصیه می گردد کتاب بسیار مهم فرهنگ سیاسی ایران نوشته استاد گرانقدر و دانشمند دانشگاه بهشتی دکتر محمود سریع القلم : فلسفه و تجدد نوشته اقای دکتر کریم مجتهدی . رساله ای درباب سنت و تجدد نوشته دکتر رضا داوری . درباره غرب نوشته دکتر داوری . درباره علم نوشته دکتر داوری . مجموعه...
-
عصر آدینه ....
جمعه 2 اسفندماه سال 1387 18:28
درود بر شما عصر آدینه همه شما خوش . اغازین روزهای واپسین ماه سال ..و حسرت جانکاه روزها و شب هایی که بیهوده سپری شده اند و امید به روزها و شب هایی که زندگی مان را سرشار از خردورزی و دلدادگی و آزادی و سرفرازی و فرزانگی و اکنده و شهود و سرور و صعود ایدون باد و احرام چه بندیم چو آن قبله نه اینجاست در سعی چه کوشیم که...
-
صبح است ساقیا ...
جمعه 2 اسفندماه سال 1387 11:31
صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن دورفلک درنگ ندارد شتاب کن زان پیشتر که عالم گردون شود خراب مارا به جام باده گلگون خراب کن ********* زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد ازسرپیمان برفت باسرپیمانه شد صوفی مجلس که دی جام و قدح می شکست دوش به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 1 اسفندماه سال 1387 20:30
درود بر دوستان آگاهی دانایی و خردورزی . امشب با لسان الغیب حافظ شیراز : می خواه و گل افشان کن ازدهرچه می جویی این گفت سحرگه گل بلبل توچه می گویی مسندبه گلستان بر تا شاهدوساقی را لب گیری و رخ بوسی می نوشی و گل بوئی شمشادخرامان کن و آهنگ گلستان کن تاسرو بیاموزد ازقد تودلجویی تاغنچه خندانت دولت به که خواهد داد ای شاخ گل...
-
زینب ُراز هستی و مستی
پنجشنبه 1 اسفندماه سال 1387 18:54
Hooo۳ . شبی دیگر از شب های محرم ...این ماه شگفت ....به نظر من حسین پر رمز و راز ترین کلمه هستی است و زینب ازان پر رمز و راز تر ....و عاشورا رازامیزترین روز دهر ...و اصلا چه می گویم ...تازه اگر بتوانی با جان خود به راز امیز بودن این راز اذعان کنی ....شاید لمحه ای ..و گوشه ای و قطره ای .. از یم عشق را مزمزه کنی ...و...