salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

روند رویدادها و پروسه پیشوایی..

...اندیشه و اندیشیدن یک فرایند است و همین پروسه است که ما از ان به تاریخ تعبیر می کنیم ...مفاهیمی که ذهن ادمی می سازد انتزاع ذهن ادمی است از انچه در خارج مشاهده می کند   گاه انچه ادمی می بیند عینی و ایستا هستند و از این رو واژه هایی که برای دلالت برانها در هرزبان وضع می شوند انضمامی هستند و برای همه ادمیان مابازای خارجی یکسان دارند(مانند سیب و صندلی و....) برخلاف الفاظ معنا و  پویا که در واقع برساخته های گفتمانی هستند و براساس زمینه های فرهنگی تشکیل ان مفاهیم باید انها را درک کرد ضمن اینکه این درک و فهم اولا انتزاعی نه انضمانی و ثانیا پویا و دگرگون شونده و نه ایستا (مانند :تاریخ ُازادی ُدین  و...)

 

جویندگان دانش

سخنی از پیامبر :لو  علم الناس ما فی طلب العلم لطلبوه ولو بخوض اللجج و سفک المهج

تعلق و تعقل ...

غلام همت انم که زیر چرخ کبود زهر چه رنگ تعلق پذیرد ازاد است . نشانه رهایی از تعلقات ان است که اگر روزی انها را ازوی گرفتند خم به ابرو نیاورد و انها را اعتباری بداند و نیز روحیه سخاوت و بخشش از نشانه های بی تعلقی است . یعنی انکه همه مالکیت ها را اعتباری انگارد به نحوی که اگر انها را از دست داد اندوهگین نگردد به تعبیر زیبای قران :لاتاسوا علی مافاتکم . برانچه از دست شما رفته تاسف نخورید .

تعقل با تعلق جمع نمی شود

...برای اینکه انسان بخواهد به شناختها و دریافت های حقیقی برسد که موجب اشتداد وجودی اش گردد اولا باید :کنار سفره خداوند یعنی کتاب او و صحف عرفا و فلاسفه که نردبان اعتلا به فهم خطاب محمدی اند بنشیند و ثانیا :طلب و عطش خود را برای سلوک عقلانی و تحت تربیت او قرار گرفتن بالا برد .وبرای این منظور باید پرده پندار بدرد و از وهم و خیالات و سرگرمی های نفس به در اید و تعلقات را بگسلد تا سبکبار در اسمان دانش و بینش به پرواز دراید و مزه توحید ناب و ذات و صفات و افعال را بچشد . بدین منظور باید بت های ذهنی ثنویت و کثرت را کنار گذارد تا بی واسطه حقائق را مس و لمس کند و البته شرط این کار طهارت درون است و برون ...که :لایمسه الا المطهرون  ...و خوشا نماز و نیاز کسی که از سردرد    به اب دیده و خون جگر طهارت کرد .به اب روشن می عارفی طهارت کرد    علی الصباح که میخانه را زیارت کرد

ابان ماه و ....

...چندی است توفیق نیافتم با دوستان از طریق وبلاگ سخن بگویم  .در عمل تمرکز بر کلاس درس و بحث با دانشجویان مجال وبلاگ نویسی را از بنده می گیرد . برخی دوستان نظراتی داشتند که نظرات انها را اوردم .البته حال و مجال پاسخ گویی نداشتم . این دنیای رنگارنگ با همه فریبایی هایش نمی تواند جای ان حق محض و حقیقت ناب را پر کند . روزی به مناسبت بحث با یکی از برجسته ترین دوستان و همکارانم سخن از نماز به میان امد و چوندر ضمن یک بحث پیچیده در خصوص معضلات فکری و اجتماعی بود ناگهان عرض کردم :هیچ چیزی به گرد نماز نمی رسد ...و ایشان با ردیگر که بنده را دیدند فرمودند ان سخنت بسیار بر دلم نشست ... .....

..اری تنها وتنها خداست که می توان با او یک دیالوگ همه جانبه بی کران و بی چند وچون و بی کم و کیف و فارغ از هر گونه مرز و محدودیتی برقرار کرد ....اقم الصلوه لذکری ...البته به شرط انکه غوغای زمانه وهیاهوهای زمان و ضمیر ما اجازه سلوک ومعرفت توحیدی از خلال نماز برایمان فراهم کند