salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

تعقل با تعلق جمع نمی شود

...برای اینکه انسان بخواهد به شناختها و دریافت های حقیقی برسد که موجب اشتداد وجودی اش گردد اولا باید :کنار سفره خداوند یعنی کتاب او و صحف عرفا و فلاسفه که نردبان اعتلا به فهم خطاب محمدی اند بنشیند و ثانیا :طلب و عطش خود را برای سلوک عقلانی و تحت تربیت او قرار گرفتن بالا برد .وبرای این منظور باید پرده پندار بدرد و از وهم و خیالات و سرگرمی های نفس به در اید و تعلقات را بگسلد تا سبکبار در اسمان دانش و بینش به پرواز دراید و مزه توحید ناب و ذات و صفات و افعال را بچشد . بدین منظور باید بت های ذهنی ثنویت و کثرت را کنار گذارد تا بی واسطه حقائق را مس و لمس کند و البته شرط این کار طهارت درون است و برون ...که :لایمسه الا المطهرون  ...و خوشا نماز و نیاز کسی که از سردرد    به اب دیده و خون جگر طهارت کرد .به اب روشن می عارفی طهارت کرد    علی الصباح که میخانه را زیارت کرد

نظرات 1 + ارسال نظر
کانی یکشنبه 24 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:15 ب.ظ http://polgerd.persianblog.ir

سلام استاد.
از تعلقات بگید.
آیا گاهی انسان ها به پذیرفتن این تعلقات محکوم نیستند؟

منظور از تعلق تعلقات درونی است . می گویند :روزی یک صوفی مهمان ملااحمد نراقی شد . وقتی این صوفی شکوه و جلال منزل و اثاثیه ملااحمد نراقی صاحب کتاب گرانبهای معراج السعاده را دید در شگفت شد چون بسیار توصیف وی را شنیده بود و انتظار داشت او یک انسان زاهد و تهیدست و بینوا باشد که از دنیا رهیده است . پس از چند روز مصاحبت قرار شد در معیت یکدیگر به کربلا بروند ملا احمد نراقی بی درنگ پذیرفت . در نیمه راه ناگهان مرد صوفی یادش امد که کشکولش را جاگذا شته است و از ملااحمد نراقی مصرانه خواست که برای برداشتن کشکول برگردند . ملااحمد نراقی گفت :من همه ان اسبابو اثاثیه را به شوق دیده روی دوست رها کردم ولی تو در بند ان کشکولی . پس منظور ما از تعلق تعلقات دل است .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد