salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

مکتب عشق 33 / یادمان مظلومیت و معصومیت و غربت انسان

مانند غمزه ی باران نجیب بود                           چون کوه بود ومقاوم،عجیب بود

من ریشه ام زریشه ی اوجان گرفته بود               

بعد ازخدای ، به من او قریب بود

وقتی دلم تا شب باران رسیده بود                                    

     او مرهمی برای دلم،اوطبیب بود

سجاده اش عطرخوشی داشت ، یادآن                  

     گویی  پرازشکوفه ی نارنج وسیب بود

او مادرم، مادرخوبم، خدای من                          

   او که برای من،آیه ی امن یجیب بود

وقتی که رفت این دل من بس غریب ماند                                           مثل خودش که مثل غریبی، غریب بود

نظرات 10 + ارسال نظر
علیزاده سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:56 ق.ظ http://www.roozebaad.blogsky.com

سلام
عالی بود پر از احساسات
مادران واقعا منبع و مظهر و چشمه ی پاکی و صفا هستند .عشق و وفای اونهاچون باران رحمت خداوندی است که به سر ماها باریده است یادشان همواره گرامی باد

سلا م برشما ..
خوش امدید به خانه خودتان ..امید که نور صدق و روشنایی صفا را که ارث بزرگ مادران و اولیاء است با همه درخشندگی اش در جان های مان پاس داریم و اجازه ندهیم و پیوسته با سوز دل این مشعل فروزان خدا را زنده نگه داریم ...زین اتش نهفته که در سینه من است خورشید شعله ای است که در آسمان گرفت

هادی سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:19 ب.ظ

سلام..
بعد از وقفه ای یکماهه..امدم..ببینم چه خبر است..
گویا اینجا هم زمان متوقف بوده!...
براستی با قصه غربت ادمی چه باید کرد؟
..چگونه میشود چون کوه مقاوم بود؟..
..چرا اینقدر در خودت تنها میمانی؟..
ایا این غربت و این تنهایی و این ...همه..با شوری که باید در رسیدن به او بسر داشته باشی همخوان است؟چطور؟..

سلام و صد سلام ..
مدتی این مثنوی تأخیر شد .....و به گمانم شما بهتر از هر کس می توانید دلیل توقف را حدس بزنید ...و اما اینک این شما هستید که صاحب خبرید ..و پاسخ این پرسش ها هم علی القاعده باید نزد شما باشد ..
و البته که این غربت و تنهایی با ان شور و شیدایی نه تنها همخوان است بلکه ان زاده ی این و این پاره ی آن است ..مگر نفرمود : که من خموشم و او در فغان و در غوغاست ..مگر نه اینکه او تنهاست بی انباز و بی هماورد و بی همتا و در کمال عز خود مستغرق است ..بی نشان و بی نیاز و بحت و بسیط ...

زهرا سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:26 ب.ظ

وقتی که رفت این دل من بس غریب ماند
سلام بزرگوار
ایام سوگواری رو تسلیت میگم
التماس دعا

سلام برشما ...
دلتان به انوار حق و چراغ هدایت حضرت امام حسین روشن و پرفروغ باد

سهبا سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:28 ب.ظ

سلام استاد عزیز . همیشه باشید پرتوان و سرفراز . خداوند رحمت کند مادر بزرگوارتان را ....

سلام برشما ..از همدردی و همدلی تان سپاسگذارم لطف همیشگی شما یاداور این سروده لسان الغیب است : بنده پیر خراباتم که لطفش دائم است ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست ...
بیگمان شما بیش از ما با ایشان و نفس قدسی ایشان همسو و همنوا یید چون خود یک مادر هستید.

زهرا سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:51 ب.ظ

سلام استاد
من هم مادرم ای کاش بتونم مادر واقعی باشم همچون مادر بزررگوار شما
خوشابحال مادرتون که چنین فرزندی.......
و خوشابحال شما که چنین مادری داشتید و دارید
خداوند روحشان را غریق رحمت خویش کند.

سلام و درود برشما ..خوش به حال تان که تاج پرافتخار مادری بر سرتان است ...بهشت زیر پای مادران است. ..گوهر مادر واقعی بودن همان عشق بیکران و رحمت محض و بی شائبه است که قطعا از ان برخوردارید ...
مادر ما هیچ گاه و به هیچ روی ذره ای از فروغ عشقشان کاسته نمی شد و چراغ درخشنده ی عشق را با وفا و صدق و صفای بی شائبه شان فروزان نگه می داشتند و این گونه بود که اکنون همه کسانی که کمترین ارتباطی با ایشان داشته اند از سویدای جان می گویند : او فرشته ای بود که دیگر نظیرش را در عالم نمی بینیم . و این همه تنها در پرتو بندگی خدا میسر گردید تسلیم محض در برابر او ،ایشان تندیس رضا و خرسندی به تقدیر حق بودند و از همین رو غبار ناگواری های زمانه بر خورشید عشقشان نمی نشست.

کشاورز جمعه 3 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:45 ب.ظ

نبودن هایى هست که هیچ بودنى جبرانشان نمیکند!
و آدمهایی هستند که هرگز تکرار نمیشوند و تو آنگونه ای مادر

کشاورز شنبه 4 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 08:33 ق.ظ

نبودن هایى هست که هیچ بودنى جبرانشان نمیکند!
و آدمهایی هستند که هرگز تکرار نمیشوند و تو آنگونه ای مادر

. شنبه 4 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:53 ب.ظ


بیندیشیم محرم و صفر ماه بالیدن است نه نالیدن،بساطش اموزه است نه موزه، تمرین خوب نگریستن است نه خوب گریستن، نماد شعور مذهب است نه شور مذهب. (تلنگری دگر )

الــــــــــی سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 01:05 ب.ظ http://goodlady.blogsky.com

وقتی که رفت این دل من بس غریب ماند

مثل خودش که مثل غریبی، غریب بود...

عریب بود

ممنون هیچ...

خوش امدید به خانه خودتان ....مهرتان ماندگار ..
از توجه شما سپاسگذارم

من زیر خودم شنبه 11 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 03:15 ب.ظ http://manzirekhodem.blogsky.com/

سلام
یه هیچی قبلن تو بلاگ اسکای بود می‌شناختمش یعنی از وبلاگ دوستم
COMEDY.BLOGSKY.COM
MAED.BLOGSKY.COM
احیانن شما نیستی ؟؟؟

سلام ..ممنون از اینکه سر زدید ...آن وبلاگ ها که نوشته اید متعلق به من نیست ...مهرتان ماندگار و جاری ذهنتان پرفروغ باد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد