یا نور قبل کل نور
به دور لاله قدح گیر و بیریا میباش | به بوی گل نفسی همدم صبا میباش | |
نگویمت که همه ساله می پرستی کن | سه ماه می خور و نه ماه پارسا میباش | |
چو پیر سالک عشقت به می حواله کند | بنوش و منتظر رحمت خدا میباش | |
گرت هواست که چون جم به سر غیب رسی | بیا و همدم جام جهان نما میباش | |
چو غنچه گر چه فروبستگیست کار جهان | تو همچو باد بهاری گره گشا میباش | |
وفا مجوی ز کس ور سخن نمیشنوی | به هرزه طالب سیمرغ و کیمیا میباش | |
مرید طاعت بیگانگان مشو حافظ | ولی معاشر رندان پارسا میباش |
دارم به رمز و راز انتخاب این غزلها و نقطه اتصالشون به نور فکر می کنم ... چقدر دور موندم از کلاس درس استاد ! حیف ...
سلام استاد بزرگوار .
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش بازگوید روزگار وصل خویش
سلام برشما ...به خانه ی خودتان و کلاسی که متعلق به همه دوستان است خوش آمدید ....بالنده و پروفرغ باشید
سلام
شعر زیبایی بود و پر از مفهوم ... بابت نظرات زیباتون واقعا ممنونم ... خیلی برام لذت بخش بود ...
التماس دعا ...
سلام برشما
..........
................
تفسیر ندارن ؟:)
شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است ..
وقتی می فرماید سه ماه می خور منظور همان سه ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان است که انسان از می معرفت می نوشد و سرمست از بادۀ حضور حق در جان خویش که به لطف کم شدن اشتغالات و تعلقات مادی و تجرد روح از عالم ماده به دست امده است ...یعنی ماه های عشق بازی با خدا و پاکبازی در راه حق .. اشعار حافظ در سیر و سلوک انفسی و باطنی انسان به سوی حق تفسیر می شوند و در مقامات روحانی و حالات عرفانی بر انسان ظاهر می شوند ..اینها بیان منازل و مقامات و حالات سلوک عاشقانهۀ سالک به سوی خداست که به زبان نمادین بیان می شود و البته به اندازه درک و فهم خودم در نشست هفتگی شب های چهارشنبه به تفسیر عرفانی و فلسفی انها می پردازم و اگر خدا توفیق داد شاید بتوانم دست کم بخشی از انها را در اینجا نیز بگذارم ..