salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

افرینش /هبوط /

لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ....ثم رددناه اسفل سافلین !!!

..

تا بعد ما ناگزیر شویم بگوییم : لقدظلمنا انفسنا فان لم تغفرلنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین


تو را ز کنگره ی عرش می زنند صفیر      ندانمت که در این دامگه چه افتاده است 





نظرات 5 + ارسال نظر
زهــرا سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:29 ب.ظ http://4comingu.blogsky.com/

سلام بزرگوار
بازم سوال
چرا نوشتین تا بعد ما ناگزیر شویم بگوییم...
مگه از روی جبر به اسفل سافلین میرسیم که از روی ناگزیری به ظلمی که در حق خودمون شده اعتراف میکنیم؟
نمیدونم متوجه سوالم شدین یا نه!

سلام برشما....هبوط نتیجه ی فعل اختیاری ما بوده است هرچند براساس توحید افعالی خدا به خود نسبت داده است و فرمود : رددناه ..یعنی ما رد کردیم و در جای دیگر فرمود : اهبطوا ..یعنی هبوط نمایید ...و این ظلم را خودمان در حق خود کرده ایم و ..مقصود از ناگزیری چیزی از قبیل ابتلا به درد هجران و فراغ پس از در ک وصال است ..و معنای ناگزیری این است که انسان به مقتضای سرشت خویش طالب وصل است و هجران و فراغ برای او یک ناگزیری است و اگر این گونه نبود و اوضاع بر وفق مراد بود که دیگر تکاپوی انسان برای خروج از کثرت و نیل به وحدت و عبور از ظلمت و نیل به روشنایی و گذر از دنیا و نیل به عقبی و گذر از هوی و نیل به هدی معنای محصلی نمی یافت.

سهبا چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:12 ق.ظ http://sayesarezendegi.blogsky.com/

که ای بلند نظر ، شاهباز سدره نشین
نشیمنتو نه این کنج محنت آباد است

رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
که بر من و تو در اختیار نگشاده ست ...


سلام استاد . اززیباترین غزلهای حافظ است ، یا شاید از آنها که زیباتر بر دل من می نشیند . ممنون از شما .

سلام و درود فراوان برشما .ممنون از حضور مهرانگیز تان ...امام صادق روبه کعبه فرمودند: ای کعبه تو خیلی شریفی اما از تو شریفتر دل مؤمن است ..که حرم خدا است .القلب حرم الله ...

زهـرا چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:53 ب.ظ

اینجوری فهمیدم که فریب خوردن آدم هم اراده ی خداوندی بوده تا خوبی و بدی به وجود بیاد.درسته؟

...اراده ی ادم هم در طول اراده ی خداست ..و شیطان هم مخلوق خداوند است ...به هرحال کلیت طرحنامه ی افرینش در همه ی مراحل طراحی و اجرا منحصر به ذات خدا است و او در هیچ مرحله ای شریک و انباز ندارد ...و و در پاسخ شما نکته های ظریف و دقیقی است که اشاره به هر کدام از انها به تنهایی چه بسا سبب کژفهمی شود ...خدا فاعل بالایجاد است و انسان فاعل بالحرکه است ...اانتم تزرعونه ام نحن الزارعون ... قل کل من عندالله ..

زهـرا سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:24 ق.ظ

سلام بزرگوار
یه جا خوندم که روح انسان برای ورود به عالم ماده تنزل می یابد.یعنی با حفظ هویت اصلی خویش آن صفات و کمالات در او کم رنگ تر می شود.
این توضیحات در توضیح همین آیه امده بود.
خب چرا ما باید به عالم ماده بیاییم تا این تنزل رو داشته باشیم؟

سلام ..چون خدا خواسته است که در این عالم ماده هم جانشینی داشته باشد وجعلنا فی الارض خلیفه ...و ثانیا : در پی این سیر نزولی است که انسان به هجران از معشوق دچار می شود و عشق را و معشوق را ادراک می کند در حضور معشوق پیش از تنزل که انسان اندیشیدن و ادراک و عش ورزیدن و سرانجام شناخت حقیقت خدا را در همه ی مراتب ان ادراک نمی کند چون ادراک از جنس سیر از قوه به فعل است و در مرحله ی پیش از تنزل همه اش فعلیت است یعنی در عالم مجردات ما حرکت نداریم فقط تجلی داریم انجه هست تجلی اندر تجلی است ولی با تنزل به عالم ماده حرکت و سلوک و سیر در همه ی مراتب اسماء و صفات و ذات حق انجام می گیرد و برای همین است که مجردات مانند ملائکه سیر وسلوک اگاهانه ی توام با اختیار و عشق و شهود در همه ی مراتب عالم وجود را ندارند ...اصلا خود این تنزل در واقع جزء انسانیت انسان است و بدون ان تجربه های ویژه اش در رسیدن به مقام ولایت را دارا نمی شود وبدون دیگر پیمان گرفتن از ادم در روز الست (قالوا الست بربکم ) معقول نیست چون پذیرش ربوبیت فرع بر ان است که انسان بتواند پیمان ربوبیت را بشکند و اگر اصولا پیمان شکنی سالبه ی به انتفای موضوع باشد که دیگر لازم نیست از انسان پیمان بگیرد که او را رب خود قرار دهند چون خدا رب العالمین است ...و در انصورت دیگر انسان به ادراک ربوبیت خدا نائل نمی شود و مانند باقی موجودات فقط تسبیح سجود تکوینی خاص خود را داشت بدون امکان تخطی و عصیان ..و اصلا : چون انسان در وجودش ظرفیت تازه ای برای رسیدن به مقام ولایت کلیه ی الهیه نهاده شده بود ودر طمع نیل به ان مقام عصیان کرد ..و استعدادش را فاسد نمود و هبوط کرد تا پس از طی مراحل بلوغ نفسانی به ظرفیت ولی خدا نائل شود ..

زهـرا سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 09:08 ق.ظ

ممنون بزرگوار
از وقتی اینجا اومدم به این بحثا علاقه مند شدم.اوایل چیزی نمی فهمیدم ولی الان شاید یه ذره یه چیزایی رو می فهمم.
بازم ممنون که اینقدر با حوصله جوابم منو می دین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد