و معلوم است که هر که غیر بدن خود را نشناسد هر عملی که می کند مقصودش سعادت بدنی است و تا آفتاب روح از مغرب بدن طلوع ننماید و رخساره آدمیت به نور روح منور و رخشنده نمی گردد هر چه از آدمی صادر گردد همه ناقص و تیره و کدورت ناک و در معرض زوال و فساد است و چون دل منور به نور روح گشت همگی مبدل می گردد به خیر و احسان حتی زمین بدن که آن نیز مبدل می گردد به زمین نورانی که لایق دخول بهشت است بل جزئی از اجزاء زمین بهشت می گردد و اشرقت الارض بنور ربها یوم تبدل الارض غیرالارض ...(ص 26و27 رساله ی سه اصل ،ملاصدرا )
*****
جان شهوت دوست از دانش تهیست همچوحیوان از علف در فربهیست
او نبیند جز اصطبل دواب غافل از اندیشه ی یوم الحساب
یک ذره سکوت
یک بغل تنهایی
منم و حالتی از شیدایی
فکر،سکوت همدم ثانیه هایم گشته؛
در خلوت،
به صدا می اندیشم
به همه،به جهان
به نسیم،به خوبان
به آشنایی یاران.
کمی آشفته نمایم
نه چنان زار
ولی در هر حال
کمکی غمگینم
سرد و سرسنگینم
خسته از تمکینم
دوش مرغکی را دیدم
سر یک بام بلند
خسته ولی سربلند
گرچه تنها بود لیک
آنقدر معلوم بود
که بلند پرواز است
نسپارد تن را
به قفس
به حیات
به تزویر و ریای این خاک.
سلام ممنون از حضورتون و نظرتون انشالله که هیچ وقت به دام شیطان نیوفتیم.ممنون
سلام شما ..البته همه ی ما به جز پیامبر و امامان و اولیاء خدا (عارفان کامل واصل مانند علامه ی طباطبائی و اقاسیدعلی قاضی و علامه ی سیدمحمدحسین طهرانی ومولانا و حافظ و عطار و...)که در زمره ی مخلَصین (سابقون،مقربون)هستند ،همواره در معرض تصرف شیطان هستیم و اگر هم گناه عمدی بپرهیزیم ولی قطعا دچار لغزش و خطا در داوری ها و پندار و گفتار و کردار هستیم و باید توبه ی دائمی داشته باشیم و با اتصال نفس به اولیاء خدا و استمداد از خدا و تضرع و ابتهال به محضر حق بخواهیم ما را از جهل و تعصب و تنگ نظری و بدبینی نسبت به بندگان خدا به طور مطلق رهایی بخشد و عظمت خدا چنان وجودما را فراگیرد که توجه ما از غیر او صرف و به او مصروف گردد.بدین منظور مطالعه کتاب رساله لب اللباب فی سلوک اولوا الباب که یک کتاب فارسی بسیار مختصر است و عمل به مفاد ان ضروری می باشد برای همه ی کسانی که تمایل دارند به سوی خدا سلوک عقلانی نمایند .
سلام . عیدتان مبارک .
سلام و درود فراوان برشما ...فرخنده زادروز فخر عالم امکان را به شما و خانواده و دوستان شادباش می گویم. شاد و بالنده و مانا باشید
یه مدت دنبال آدرس این سرا بودم که امروز بالاخره دوباره پیداش کردم.
مطالبتون عالیه و جای تامل دارن.
در پناه حق
بسیار سپاسگذار م و خرسند می شوم تاملات شما را هم بدانم ...
شیعه جریان دارد
بروزم استاد و منتظر حضور شما
اری حقیقت جاری است که پیشوای راستین حقیقت فرمود : للحق دوله و للباطل جوله ...شیعه چون مساوق حقیقت است و افسانه ای در عداد افسانه های دیگر نیست و تارنمای هستی و بازتاب سرشت افرینش است جاری است ...
سلام استاد نمیدونم اون روز سر خاک مادرتون چه انرزی از دیدنتون و صحبتاتون گرفتم پشیمون بودم که چرا تو مدت حضورتون ازتون بهره نبردم افسوس واسم دعا کنید دویاره کارم ولش کنید فقط واسم دعا کنید کاش بودید واقعا قدر استاد خوبی مثل شما رو ندونستم افسوس
سلام ... نام مادر و یاد ان علو طبع و مناعت روح اتش بر جانم می زند ...ان عارفی که چنان مست حضورش بودیم که فقط وقتی بیدار شدیم از رؤیای شیرین که دیگر اورا کنار خود ندیدیم ...او که بود والله بالله هنوز از ان همه عنایت و رحمت و مهر هنوز در حیرتم و ...اما احساس می کنم یک دنیا صدق و صفا در واژه هایتان موج می زند ..قدر این صدق و مهر را بدانید و نگذارید در گذر زمان این روشنایی درون تان رنگ بازد ....این افسوس ها هم که فرمودید برای بنده و امثال بنده صدها و هزاران بار بیشتر است .... همواره در درون نفس خود مترنم به این سروده ی باباطاهر هستم که فرمود :دلا غافل زسبحانی چه حاصل اسیر نفس شیطانی چه حاصل بود قدر تو افزون از ملائک تو قدر خود نمی دانی چه حاصل ...بازهم بگویید وبنویسید و بگذارید دل ها جاری باشد بگذارید باز هم رایحه مادر مشاممان را بنوازد ..باور کنید هرجا صدق و صفایی هست کمی ارام می گیرم که حضور حقیقت مادر را در همین وا ژه های ساده اما سرشار از مهر و صفای دوستان احساس می کنم ....خنک انروز که پرواز کنم تا بردوست به هوای سرکویش پروبالی بزنم ...بالنده باشید وپرفروغ