« دکتر علی شریعتی » با سلام خدمت دوست عزیزم در این دنیای مجازی. خوشحال میشم اگه یه کوچولو وقتتو بم بدی. منتظر حضور گرمت هستم.
..و ان گاه که از گاه و گیتی در گذشتم و بر دل خویش نگریستم وژرفای نیازش را در طور ناز دوست عاشقانه در باختم ...و دیگر نه نیازی بود و نه ناز و هرچه بود و هست و خواهد بود " او " ..و این همان اصل عشق است ..خودش است ..خود خودش .. .. سلام بر دوست .سلامی از سر مهر و شیدایی
دکتر دینانی که میگفت : آدمی که دردمندی ندارد , دین ندارد ... اشکها بود که سرازیر می شد از چشمانم و دلی که فشرده میشد ... چه سخته انسان بودن و دردمند بودن و درد دین داشتن ! کاش در این زمانه ظلمتها , خلوتمان را با خود و خدا گم نکنیم ! کاش دردمندی را گم نکنیم , کاش ....
سلام استاد .
...سلام و درود بر شما .... ای شرمزده غنچهٔ مستور از تو حیران و خجل نرگس مخمور از تو گل با تو برابری کجا یارد کرد کاو نور ز مه دارد و مه نور از تو
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
من با عشق آشنا شدم
و چه کسی این چنین آشنا شده است ؟
هنگامی دستم را دراز کردم
که دستی نبود.
هنگامی لب به زمزمه گشودم ،
که مخاطبی نداشتم.
و هنگامی تشنه ی آتش شدم ،
که در برابرم دریا بود و دریا و دریا.....!
« دکتر علی شریعتی »
با سلام خدمت دوست عزیزم در این دنیای مجازی.
خوشحال میشم اگه یه کوچولو وقتتو بم بدی.
منتظر حضور گرمت هستم.
..و ان گاه که از گاه و گیتی در گذشتم و بر دل خویش نگریستم وژرفای نیازش را در طور ناز دوست عاشقانه در باختم ...و دیگر نه نیازی بود و نه ناز و هرچه بود و هست و خواهد بود " او " ..و این همان اصل عشق است ..خودش است ..خود خودش ..
..
سلام بر دوست .سلامی از سر مهر و شیدایی
دکتر دینانی که میگفت : آدمی که دردمندی ندارد , دین ندارد ... اشکها بود که سرازیر می شد از چشمانم و دلی که فشرده میشد ...
چه سخته انسان بودن و دردمند بودن و درد دین داشتن ! کاش در این زمانه ظلمتها , خلوتمان را با خود و خدا گم نکنیم ! کاش دردمندی را گم نکنیم , کاش ....
سلام استاد .
...سلام و درود بر شما ....
ای شرمزده غنچهٔ مستور از تو
حیران و خجل نرگس مخمور از تو
گل با تو برابری کجا یارد کرد
کاو نور ز مه دارد و مه نور از تو