salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

توحید چیست ؟

از عارفی پرسیدند توحید چیست ؟ پاسخ داد: تصحیح الخیال . درست کردن اوهام و تخیلات.  

 

از دیگری پرسید ند : توحید چیست ؟ پاسخ داد: التوحید اسقاط الاضافات . ساقط کردن اضافات.  

 

نظرات 3 + ارسال نظر
سلام شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:57 ب.ظ

سلام. ازجوابهای مفصل و بجای شما مشعوف میشوم. ضمنا بسیار متشکرم از تذکرتان . البته من اصلا قصد خاصی از این ..نداشتم .فقط چون بارها دیده ام که توجهی باین متون نمیشود...ولی راست میفرمایید ..نحوه طرحش مهم است. بهرحال ممنونم از توجه و راهنماییتان.

سلام برشما. ..به هرحال از قدیم گفته اند : مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق اورد ...وجد گمشده ی مهم ماست...این نعمت بزرگی است که انسان به وجد اید و مشعوف شود ..این روح لطیف را قدر بدانید و بکوشید همچنان با مراقبه و توجه انرا در معرض نفحات الانس عالم قدس نگه دارید ...برترین نعمت خدا به انسان یک دل صاف و همت پاک است .و این تنها متاعی است که جاودانگی جان ادمیزاد را در گرو آن است و باید مراقب باشیم متاع دنیا که متاع الغرور است در هر شکل و بانگ و رنگ مارا از راه سلوک به سوی حق بازندارد...برای شما ارزوی توفیق و عنایت خداوند می نمایم و امیدوارم در دعاهای خود این بنده کمترین را هم فراموش نفرمایید ...اللهم ادخلنی فی کل خیر ادخلت فیه محمدا و ال محمد و اخرجنی من کل سوء اخرجت منه محمدا و ال محمد.

سلامs یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:15 ق.ظ

بازهم سلام . یک سوال.گاه ادم بخیال خودش نیاتش را درستن میکند و میخواهد موحد باشد ولی چیزهایی بوجود میاید که اصلا انتظار ندارد . اینرا هم میدانم که عسی ان تکرهوا ...ولی قصه کمی عمیقتر است . بهر حال ادمی دراین راه طولانی نیاز به نشانه هم دارد. یه جوری باید رشد وتوفیق و..را حس کند ... همه که درجات بالای معرفت را ندارند که ... این مقدار از کجا حاصل میشود ؟که کار به مرز نومیدی نکشد؟ایا اصلا توقع نتیجه را باید از اصل بی خیال شود؟این که با روانشناسی افکار ادم که بهرحال توقع نتیجه از تلاشش را دارد سازگار نیست مگر برای همان اقل افراد ...به چه باید دلش را خوش کند؟

سلام برشما . بسیار خرسند و ثناگوی خدا هستم به خاطر وجود افریده ها و بندگان صاحبدلی چون شما .. پاسخ به این پرسش اندکی طولانی است و اندکی هم از حالت عمومی خارج می شود و خصوصی تر است و اگر مایل باشید می توانید یک پیام خصوصی بگذارید و در ان ایمیل خود را بنویسید و جزئیات بیشتری از پرسش خودرا بیان فرمایید تا از طریق ایمیل نظر و تجربه خود را در اختیار شما بگذارم . ولی در حالت کلی باید بگویم اصولا همه زندگی انسان با همه اقدامات و کامیابی ها و ناکامی هایش برای ادم موحد سلوک به سوی خدا است .مثلا خودتان را جای حضرت زینب بگذارید که در اوج مصیبت ها و شکست ها ی ظاهری و در واکنش به سخنان طعنه امیز و تحقیر امیز دربار یزید یک جمله فرمودند : ما رایت الاجمیلا من جز زیبایی ندیدم ..اگر انسان مطمئن باشد از نیت و قلب صاف و همت پاک خویش و غل و غشی در نفسش نباشد از هیچ چیز نباید باک داشته باشد ...چون هر شکست و هر پیروزی اعتباری و ظاهری برای انسان موحد یک گام عبور از نفس و سلوک به سوی خداست و در واقع همین فرازوفرودها معرفت انسان را بالا می برد قرار نیست که شما چند ده سال عمر کنید و از نقطه نظر نفس در یک نقطه توقف فرمایید و صرفا در امور ظاهری و اعتباری زندگی که فقط تا لب گور به درد انسان می خورند توسعه یابید و از حیث مناسک دینی هم به چند عمل واجب و حداکثر مستحب جوارحی تکراری دل خوش نمایید و توقع داشته باشید که مسلمان و مؤمن کامل باشید ..اگر از خدا بخواهید که : االهم ادخلنی فی کل خیر ادخلت فیه محمدا و ال محمد و اخرجنی من کل سوء اخرجت منه محمدا و ال محمد ..و واقعا اگر فقط خدا را دوست دارید و برطبق فرازهای دعای خمسه عشر به او عشق می ورزید باید به تعبیر حضرت پیامبر که در مورد حضرت علی فرمود ؛ کالمیت فی ید الغسال (مانند مرده در دستان کسی که غسل میت می دهد )به همه انچه از او می رسد رضایت دهید و البته برای رسیدن به این رضایت هم باید جهاد با نفس نمایید ..ریاضت نفس یعنی دقیقا همین که اینقدر فکر و خیال خود را در تفکر و عشق به خدا بپرورید که بتوانید اندیشه خود را از امور عادی و دل خوشی های بچگانه عبور دهید و اولین گام در این راه گذر از خود است (تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز )..برعارفان جز خدا هیچ نیست ..بر اساس توحید افعالی همه رویدادهای جهان از مشیت خدا سرچشمه می گیرد و ذره ای قدرت و اراده و وجود و تاثیر قائل شدن برای غیر او مغایر توحید است ..پس اگر شکست ظاهری را هم از جانب دوستی حکیم که قطعا به مصلحت شما عمل می کند بدانید تمام نگرانی ها از روان شما زدوده خواهد شد ..نتیجه هم قطعا از تلاش خود می گیرید ولی گاهی صورت نتیجه فرق می کند ...خدا وعده قطعی فرموده است : ان لیس للانسان الا ماسعی ....و ان سعیه سوف یری ...قطعا سعی و تلاش انسان در هستی دیده می شود حتی یک ذره تلاش هم هدر نمی رود ...امتیازاتی که در دنیا ما به تلاش های یکدیگر می دهیم که ملا ک نیست ...چون در این دنیا چه بسا کسی با تلاش کمتر نمره بیشتر بگیرد و بالعکس ..دلیلش هم این است گاهی برای ارتقاء وجود حقیقی نفس انسان (چون مراتب نفس ادم ها با هم متفاوت هستند ) ممکن است در عالم مجاز و اعتبار لازم باشد که چند بار تلاش کنید و شکست بخورید تا به مقصد برسید اصولا علم ما انسان ها به این نمی رسد که بپرسیم چرا این گونه شد ؟ بلکه هر پیشامدی اعم از دردناک و فرح انگیز که برای ما پیش امد به حر دلیلی باشد بی درنگ باید به عقل خود و شرع و خدا مراجعه کنیم و بپرسیم خوب حالا در این مقطع تکلیف انسانی و الهی من چیست ..مثلا اگر ناخواسته در دام گناه افتادم بعد مرتب خود را سرزنش کنم که چرا من مبتلا به این شدم باید وظیفه خود را که استغفار و توبه و تضرع به درگاه خدا است انجام دهم و نفس خود را در برابرخدا بشکنم و به او پناه ببرم تا موفقیت واقعی که همان عبور از نفس و رشد و تکامل توحیدی است را به دست اورم ...سلوک توحیدی عملی تمام انات و لحظات زندگی فردی و جمعی انسان را در برمی گیرد ...و باید با توجه ومراقبه ی اعمال و به وبژه نیت ها و خیالات و گمان ها و پندارها و اسرار اعماق جان خود لطیفه الهی ای که خود نزد ما به امانت گذاشته (یعنی همان روح الهی ) را شکوفا سازیم ...انچه اصل و اساس همین خودشکوفایی است در هر مرحله و برای این کار انسان باید همیشه توجه داشته باشد که : هرچه از دوست رسد نیکوست .... شما از کجا می دانید که یافتن همین وبلاگ و در میان گذاشتن پرسش تان با این وبلاگ همان نشانه نباشد ؟ بله از قضا وقتی انسان بخواهد موحد باشد چه بسا باید خود را اماده ازمون های سخت تر نماید ...و نشانه ها هم بسیار متنوع هستند و اغلب غیر متوقع ..یعنی در این را همچنانکه فرمودید پیشامدهایی به وجود می اید که انتظار ندارید دلیلش روشن است چون انتظارات ذهنی شما بی تردید در محدوده معرفت شما تا پیش از رسیدن به معرفت تازه تر و گسترده تر و ژرف شکل می گیرد و مگر علم شما کامل است و شما بر همه چیز احاطه دارید که انتظار خود را ملاک می گیرید ..فوق کل ذی علم علیم ...اگر احاطه علمی شما به ان اندازه کامل باشد که دیگر نیاز به رشد و حرکت و یادگیری و تلاش و این در و ان در زدن ندارید .... اری به تعبیر شاعر :
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هر چه بر سر ما می‌رود ارادت اوست.....در ضمن لینک زیر را هم حتما گوش کنید :
http://www.maktabevahy.org/Services/mediaGallery/?IsCat=0&OId=1292
یک سخنرانی در سایت مکتب وحی با عنوان : خصوصیات لیله الرغائب ..در ضمن در ارشیو سخنرانی های این سایت در باب کیفیت سیر و سلوک هم مطالب بسیارارزشمندی است که چه بسا برای شما سودمند باشد . توصیه می کنم دو کتاب : رابعه عدویه شهید عشق الهی و نیز کتاب روح مجرد را هر گاه فرصت نمودید مطالعه نمایید.
در این باب که فرمودید یک جوری باید رشد و توفیق راحس کند :کمی شتاب می فرمایید ..مرحوم ایت الله قاضی که بزرگترین عارف قرن اخیر بودند فرمودند ک چهل سال در را زدم و هیچ خبری و نشانه ای نبود و چون مدت تلاش و مداومت ایشان بر زدن در کوی استان حضرت دوست طولانی بود بعد از چهل سال به جاهایی رسیدند که فوق تصور ما است یعنی ایشان به توحید ذات خدا رسیدند همان مقام پیامبر و امامان از نقطه نظر باطنی ..

فرمانی یکشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:42 ب.ظ

شور مولانا، تقدیم به شما و همه مخاطبین و دنبال کنندگان وبلاگ

نه سلامم نه علیکم
نه سپیدم نه سیاهم
نه چنانم که تو گویی
نه چنینم که تو خوانی
و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
نه سمائم نه زمینم
نه به زنجیر کسی بسته ام و بردۀ دینم
نه سرابم
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
نه گرفتار و اسیرم
نه حقیرم
نه فرستادۀ پیرم
نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم نه بهشتم
چُنین است سرشتم
این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم ...
گر به این نقطه رسیدی
به تو سر بسته و در پرده بگویــم
تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را
آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی
خودِ تو جان جهانی
گر نهانـی و عیانـی
تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی
تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی
تو خود اسرار نهانی
تو خود باغ بهشتی
تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی
به تو سوگند
که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی
نه که جُزئی
نه که چون آب در اندام سَبوئی
تو خود اویی بخود آی
تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و
بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی
و گلِ وصل بـچیـنی

سلام و سپاس بیکران خدای را که نعمت وجود و وجد را به انسان عنایت فرمود ....از شما هم سپاس ویژه برای توجه و عنایتی که به این وبلاگ مبذول داشته اید ...همواره پویا باشید و پرشور و شعور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد