salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

هر که ز عشاق گریزان شود



هر که ز عشاق گریزان شود
بار دگر خواجه پشیمان شود
والله منت همه بر جان اوست
هر که سوی چشمه حیوان شود
هر که سبوی تو کشد عاقبت
در حرم عشرت سلطان شود
تنگ بود حوصله آدمی
از تو چو دریای و چو عمان شود
رو به دل اهل دلی جای گیر
قطره به دریا در و مرجان شود
جنبش هر ذره به اصل خودست
هر چه بود میل کسی آن شود
کافر صدساله چو بیند تو را
سجده کند زود مسلمان شود
جان و دل از جذبه میل و هوس
همصفت دلبر و جانان شود
خار که سرتیز ره عاشق است
عاقبت الامر گلستان شود
ناطقه را بند کن و جمع باش
گر نه ضمیر تو پریشان شود

نظرات 3 + ارسال نظر
کاش دوشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:12 ب.ظ

کاش یه راهی بود ادم زود میفهمید چی به چیه اینقدر گیج نمیشد.

این دقیقا اشتباه ما ست که همواره می خواهیم سریع به مقصد برسیم در حالی که تکامل انسانی یک مسیر است که باید پیموده شود و اساسات سرشت ادمی و ناموس هستی بر پایه همین قانون استوار است . ما در پی ان هستیم که زمان مسیر را صفر کنیم چون در مسیر و از مسیر بهره نمی گیریم . از قضا همین سرگردانی ها و فرازو فرودها و تجربه ها و بیم و امیدها سازه وجود انسان و بلکه کل هستی هستند و در ثانی انسان یک ویژگی کلیدی دارد که همان گزینشگری اوست و البته ما می توانیم پس ازآگاهی و پیمودن مسیر اگاهی ازادانه مانند امام حسین بگوییم : اللهم اغننی بتدبیرک عن تدبیری و باختیارک عن اختیاری خدایا مرا با تدبیر خودت از تدبیر من و باگزینش خودت از گزینش من بی نیاز گرذان. اگر بر استان افریننده سرتسلیم فرود اوریم و بگوییم :افوض امری الی الله و کار خود را به خدا واگذار کنیم و صرفا در پی سپاس عملی از همه نعمت های او باشیم از این سرگردانی ها رها می شویم اری ای عزیر : راه بسیار روشن است :توحید حضرت حق و تسلیم اگاهانه و عاشقانه به او و در یک سخن عشق ورزی با خدا.

کاش سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:49 ب.ظ

سلام. فکرنمیکردم جمله منو جدی بگیرین وجواب مفصل بدین.واقعاممنونم.درسته که راه ...ولی خودتون میدونید که باین راحتی هم نیست.گاهی اینقدر اقتضااات و مسولیتها با هم درگیر میشن که کار رو سخت میکنه۰ واقعا گاهی باتمام وجود ادم گیج میشه.به دلت جواب بدی به عقل خودت دیگران ...نمیتونی هم همه رو نادیده بگیری...مگراینکه همه چیزو طلاق بدی...که اونم سخته...

سلام . خواهش می کنم. اگر دقت کرده باشید در عنوان این وبلاگ امده است : این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود. یک واقعیت همین است که دنیا دار تزاحم است و از قضا گفتگو و دیالوگ یکی از راه هایی است که به انسان ها کمک می کند به شناخت و درک از یکدیگر و همدلی و همزبانی ژرفا بخشند و زندگی را دلپذیرتر نمایند داستان سیمرغ عطار به تحلیل همین مطالبی که شما فرمودید پرداخته است ..اصلا راه انسانیت که یک راه فردی است و اتفاقا تکاملی بودن ان هم در همین است که با هم و دوشادوش همدیگر با سلایق گوناگون و شناختی که از تفاوتها و تشابهات همدیگر به دست می اوریم مسیر انسانیت را بپیماییم ...در کوران همین سختی ها و رنج ها است که گوهر وجو د انسان نظرا و عملا شکوفا می گرددبه تعبیر مولانا : رنج شما گنج باد افسوس که بر گنج شما پرده شمایید. البته می توان از درون همه چیز را طلاق داد ولی در عین حال به زندگی و مصاحبت با دنیا و دیگران ادامه داد..و در این صورت روح انسان ارامش می یابد مانند علی بن ابطالب که فرمود: یا دنیا طلقتک ثلاثه ...این دنیا من تو را سه طلاقه کردم ...گوهر حقیقی انسان وابسته به عرف ها و سنت ها و مدرک ها و شغل ها و هویت های قومی و زبانی و بت های خودساخته ذهنی و ضمنی نیست راز راهایی از سرگردانی ازادشدن از این بت ها است ...و دلبستن به خدای مطلق یکتا و بی همتا

ابراهیم دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:47 ب.ظ

نویسنده وبلاگ آدم جالبی هستید خیلی با طرز تفکرتون حال کردم اگه همین طورم زندگی میکنید که دیگه نور علی نور است. از اینکه آدمهای اینجوری گاهی باهاشون آشنا میشم خیلی خوشحالم موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد