salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

عشق و محبت /لسان الغیب

به رندی و عشق آن فضول عیب کندکه اعتراض بر اسرار علم غیب کند
کمال سر محبت ببین نه نقص گناهکه هر که بی‌هنر افتد نظر به عیب کند
ز عطر حور بهشت آن نفس برآید بویکه خاک میکده ما عبیر جیب کند
چنان زند ره اسلام غمزه ساقیکه اجتناب ز صهبا مگر صهیب کند
کلید گنج سعادت قبول اهل دل استمباد آن که در این نکته شک و ریب کند
شبان وادی ایمن گهی رسد به مرادکه چند سال به جان خدمت شعیب کند
ز دیده خون بچکاند فسانه حافظچو یاد وقت زمان شباب و شیب کند

.
نظرات 2 + ارسال نظر
سهبا یکشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:12 ق.ظ

سلام .
همیشه از انتخاب آگاهانه اشعارتون شگفت زده میشم . حرف دل زدن با زبان شاعرانه دیگران هم هنری می خواهد که در هر کس سراغ ندارم . لطف شما همیشه شامل حال من بوده و من همواره وامدار شما خواهم بود .
اما طعنه را در هر شرایطی نمی پسندم . بخصوص از اهل دلی چون شما ! آیین شما در خاطر من تنها مهر است و صبر .
ببخشید جسارتم را .

امید که حال مادر بهبود یافته باشد با لطف مهربان هستی .

سلام برشما . !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خواهش می کنم چنین برداشتی نفرمایید . من ابدا نظر خاصی ندارم . و در ذهن خود از طعنه و مشابه ان بسیار دور هستم . مطمئن باشید . این برداشت شما از سخن است. و من هم از چنین برداشتی بسیار شگفت زده شدم . اکنون هرچه اندیشیدم درنیافتم کدام نوشته متضمن طعنه بوده یا اصولا به کدام دلیل باید به شما گفتار طعنه امیز گفته باشم. !!!!!!!!در عین حال عمیقا پوزش می خواهم . نوشته های من در این فضا صد در صد رها و است . و ابدا و هرگز به هیچ روی هیچ خواننده ای به طور خاص مخاطب من نیست و در درجه اول مخاطب نوشته ها و گزیده های شعری ؛ خودم هستم . اینها دلنوشته است و جه بسا از نگاه دوستان خواننده گاه بیربط باشد. باز هم پوزش خواه هستم . از قضا در میان خوانندگان برای شما ارج و جایگاه بسیار والایی قائلم و خودم از احساس و نوشته های شما بسیار می اموزم و شما را پرتو نور و شناخت و مهر و لطف می دانم و اصولا در نگاه و نگرش من همه انسان ها و همه افریده های خدا ستودنی و زیبا هستند و ذره ای رنجش انها را نمی پسندم و اگر گفتارو نوشتار یا نظرهای من متضمن طعنه یا کنایه یا هر نکته ازار دهنده بوده است از محضر همه خوانندگان جان عمیقا و با تمام وجود پوزش می خواهم و اطمینان می دهم که همه انها سهوی بوده و ناشی از برداشت دوستان . مطمئنم دوستان به بزرگواری خود از این هیچ گذشت خواهند فرمود.

سهبا یکشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:48 ب.ظ

ممنون از پاسختان و شرمنده از نظر قبلی !‌ جز این را از شما انتظار نداشتم . باز هم عذرخواهم .

به تعبیر حافظ : اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد با قی همه بی حاصلی و بی خبری بود ... انچه ارزشمند است همین دیالوگ ها ی دوستانه و اموزنده است ؛و درخشندگی و گرمای ان به اندازه ای است که این غبارها --که از قضا هرچه پیوندها نزدیکتر باشد و دل ها به یکدیگر متصل تر به دلیل حساس بودن و لطافت و رقیق بودن چه بسا در یک لحظه رنجش بیشتری احساس شود و دقیقا به همین دلیل هم حافظ فرموده : جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت --در پرتو ان بی تردید رنگ می بازند و بخار می شوند و آنچه بر جای می ماند گوهر دوستی و خورشید عشق است که به تعبیر عطار : در کمال عز خود مستغرق است. بسیار ممنون و خرسندم که بی ریا و بی پرده بی درنگ در نهایت صدق و صفا و یکرنگی انچه بر دل می گذرد و بر افق اندیشه پدیدار می گردد اشکار می فرمایید و این دقیقا نشانه صدق و خلوص و روشنی دل و بینش قشنگ شما است . بسیار سپاسگذارم و بسی محظوظ شدم . برای شما ارزوی شناخت و شهود روز افزون می کنم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد