salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

پرگار

دل چو پرگار به هر سو دَوَرانی می کرد    وندرآن دایره سرگشته پابرجا بود  

مطرب از درد محبت عملی می پرداخت   که حکیمان  جهان  رامژه خون پالا بود  

می شکفتم زطرب زانکه چو گل برلب جوی  برسرم سایه آن سرو سهی بالا بود  

پیرگلرنگ من اندر حق ازرق پوشان    رخصت خبث نداد ارنه حکایت ها بود  

قلب اندوده ی حافظ بر او خرج نشد        کاین معامله به همه عیب نهان بینا بود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد