در قدح عکس تو یا گل در گلاب افتاده است ؟ مهر در ائینه یا اتش در اب افتاده است؟
باده روشن دمی از دست ساقی دور نیست ماه امشب همنشین با افتاب افتاده است
خفته از مستی به دامان ترم آن لاله روی برق از گرمی در آغوش سحاب افتاده است
گوشه عزلت بود سرمنزل عزت رهی گنج گوهر بین که در کنج خراب افتاده است