خدایا مرزهای بدبینی را از میان ما بردار
الهی سدهای خودبینی را بشکن
مهربانا جویبار مهربانی را در کویر تشنه جانمان جاری ساز
دادارا علف های هرز چندگونگی و چندگانگی را اب حیاتمان را نوشیده و رشد کرده اند ریشه کن فرما
الهی به ماتوفیق که همواره و همه جا وصل را بر فصل و اشتی را بر قهر و رحمت را بر غضب و سازش را بر ستیزش و همدلی را بر ناهمدلی و مدارا را بر بی تحملی و گذشت را بر انتقام وصلح را بر جنگ و حقیقت را بر مصلحت و ازادی را بر اسارت ترجیح دهیم
الهی توان انتخاب های خطیر و سخنان لطیف و سکوت های ظریف به همگان ارزانی دار
الهی قو علی خدمتک جوارحی و اشدد علی العزیمه جوانحی
الهی امین
الهی به ماتوفیق که همواره و همه جا وصل را بر فصل و اشتی را بر قهر و رحمت را بر غضب و سازش را بر ستیزش و همدلی را بر ناهمدلی و مدارا را بر بی تحملی و گذشت را بر انتقام وصلح را بر جنگ و حقیقت را بر مصلحت و ازادی را بر اسارت ترجیح دهیم"
می خوام ولی نمیشه ، نمیزارن!
مهم این است که خواست درونی انسان این باشد و منظور از ترجیح دادن هم همین است . البته محدودیت های عملی و محیطی در بسیاری موارد باعث می شود در عمل قابلیت بیرونی برای تحقق این ترجیحات انسانی فراهم نشود ولی خیلی فرق است بین انکه به ترجیحات مخالف تسلیم می شود و رضایتمندانه و با شوق بر طبل جدایی و جنگ و انتقام می کوبد و و انکه فقط محض اضطرار و ضرورت ناگزیر به حداقلی از اینها ان هم به صورت ظاهری تن می دهد همان که قران در سوره مومن می فرماید :.الا من اکره و قلبه مطمئن بالایمان ...یعنی انکس که به اکراه و اجبار به ظاهر به کفر می گراید و در باطن قلب او سرشار از ایمان است ..این داستان مومن ال فرعون است که ایمان خود به حقیقت را در دربار ال فرعون اشکار نمی ساخت تا بتواند با حضور در انجا اختلالی در حاکمیت یکپارچه کفر ایجاد کند و دست کم از شدت ستم او برمردم بکاهد