دکتر علی شریعتی انسانها را به چهار دسته تقسیم کرده است:
١ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم نیستند.
عمده آدمها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.
٢ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هم نیستند.
مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشتهاند. بیشخصیتاند و بیاعتبار. هرگز به چشم نمیآیند. مرده و زندهشان یکی است.
٣ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم هستند.
آدمهای معتبر و با شخصیت.
٤ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هستند.
شگفتانگیزترین آدمها.
...
در حیرتم ز چرخ که آن مرد شیر گیر
با دست روبهان دغل شد چرا اسیر
آن شاهباز عزٌ و شرف از چه از سریر
با های و هوی لاشخوران آمدی به زیر
این آتشی که در دل این مُلک شعله زد
با نیروی جوان بُد و با فکر بکر پیر
با عزم همچو آهن آن مرد سال بود
با جوی های خون شهیدان سی تیر
با مشت رنجبر بُد و فریاد کارگر
با ناله های مردم زحمتکش و فقیر
با خشم ملتی که به چنگال دشمنان
بودند با زبونی یک قرن و نیم اسیر
با آن که خفته است به یک خانه از حلب
با آن که ساخته است یکی لانه از حصیر
با مردمی که آمده از زندگی به تنگ
با ملتی که گشته است از روزگار سیر
افسوس شیخ و نظامی و مست و دزد
چاقو کشان حرفه ای و مفتی اجیر ....
« دکتر علی شریعتی »
(دفتر های سبز ، ص ۲۶۳ )
چقدر دردناکه اگه جزء دو گروه اول باشیم !
خدایا
من جزو کدام گروهم؟؟
بی تردید اگر از خودبیگانه نشوید و بکوشید همچنان خودتان باشید و با ندای درونتان دوست باشید و از رهگذر عشق به حق قلب و عقل خود را به روی همه هستی باز نگه ندارید و نگذارید هیچ رویدادی حتی انچه که در ظاهر ممکن است بسیار ناگوار باشد شما را از خود اصیل و حقیقی تان جداکند انگاه در مقام امن و عشق با حق خواهید زیست و با حق
پیوسته در حال نیایش خواهید بود در هر حال و وضع و موقعیتی که باشید چه خلوت و تنهایی چه درحال جمع و همراهی با دیگران انگاه یک انسان استاندارد دارای کیفیت خواهید بود .. بالنده باشید و شکوفا و بهاری