سیاست در ایران در عین سادگی پیچیده است . سیاست در ایران مانند یک انسان معتاد و یا بی برنامه است که هر روز یک کاری می کند و هیچ سامانی در زندگی ندارد . در یک جامعه بسامان سیاست مانند یک انسان فرهیخته و منضبط است که در زندگی خود دارای برنامه ریزی است . سیاست در ایران مانند یک انسان بی سامان است که باری به هرجهت زندگی می کند و برای زندگی خود یک برنامه منسجم ندارد و هرلحظه ممکن است تصمیماتی مغایر و متضاد با قبل اتخاذ کند ...پس ایران جامعه ای است فروپاشیده و نامطمئن و فقط برای انسان هایی قابل زندگی است که دست کم بخشی از اصالت زندگی خود را به وضع موجود سپرده اند و موقتا از بخش هایی از مختصات انسانی خود صرفنظر کرده اند و البته در ایران ادم ها از سرناچاری زندگی می کنند و بازی زندگی برای ایرانی یک بازی انتخابی نیست و راز بی انگیزگی ها افزایش افسردگی و بیماری های روانی و اسیب های اجتماعی و کاهش شدید بهره وری و کاهش امید همین غیرانتخابی بودن زندگی است ....