ملک دل به نیم نظر میتوان خرید خوبان در این معامله تقصیر میکنند[11]
و این هم در وقتی بود که ایشان تازه از زیارت برگشته بودند و خسته بودند. ناگهان از این سؤال تکانی خوردند، و سپس سر خود را به زیر انداخته مدّتی تأمّل کردند و سپس فرمودند: کار أولیای خدا غیر از شکسته بندی استخوان و شفای امراض کار دیگری نیست؛ ولی باید دانست که: آن شکستگی استخوان و آن مرض بیمار هم به دست ایشان است. چون از ناحیۀ خداست. و حضرت حقّ جلّ و علا خودش میشکند، و خودش التیام میدهد. خودش مریض میکند و خودش شفا میبخشد. اینها همه عشق بازی با أطوار و شؤون خود اوست. همه از روی حکمت و مصلحت است. و در حقیقت شکستن و التیام دادن، مریض کردن و شفا دادن، دو شکل و صورت مختلف دارد و از یک مبدأ و یک منشأ حکایت مینماید. هر دو محبّت است. از خدا غیر از خوبی ساخته نیست.
عاشقم بر لطف و بر قهرش به جِدّ ای عجب من عاشقِ این هر دو ضدّ [12]
عالم سراسر عشق است، عشق مظاهر با مظاهر؛ و در حقیقت عشق خود با خود. (فرازی از کتاب :روح مجرد نوشته علامه حسینی طهرانی )