به جهان خرم از انم که جهان خرم ازوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست
آنگاه که دل ادمی محرم راز حق می شود و فقط ذات حضرت حق بر جان انسان چیره گرددو همه را از دل بیرون کند تا جای او باشد ادمی عاشق خدا می شود و این عشق انچنان پهناور و ژرف است که همه آفریده هایش را در برمی گیرد وبر این پایه دلبستگی ادمی به دیگران هم روشنایی ویژه ای پیدا می کند و از پیوندهای صوری و سطحی و تعارفات و تشریفات بی روح به یک دلبستگی حقیقی راه می یابد تا انجا که می سراید: بنی ادم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند و بر این پایه عشق ورزی های ادمی بی پایه و زودگذر نخواهد بود بلکه همواره پرتو عشق به مظاهر و مجالی صفات و اسماء حضرت حق است که در طول عشق به او خواهدبودو از همین راه است که رغبت ورزیدن به دانشمندان و خردورزان و صاحبان فضیلت های حقیقی و در رآس انها پیامبران و امامان و بیزاری از شرک و و خردستیزی و بی ادبی و ....نشانه ان است که دل ادمی حرم خدا است و چنین روحی همواره عاشق دانش و اندیشه و مهرورزی و ازخودگذشتگی و همه والایش های انسانی و در یک کلمه انسانیت است ...
من الان نمیدونم چی بگم به شما ، جز اینکه زبونم قاصره از تشکر !
ممنون استاد .
راستی سلام . این روزها دنبال نوشیدن قطرات کلام شما هستم به هر نحو ممکن ! ممنون از شما .