دور از نشاط هستیو غوغای زندگی دل باسکوت وخلوت غم خو گرفته بود
امد سکوت سرد و گرانبار را شکست آمد صفای خلوت اندوه را ربود
امد به این امید که در گور سرد دل شاید زعشق رفته بیابد نشانه ای
او بود و آن نگاه پر از شوق و اشتیاق من بودم و سکوت و غم جاودانه ای