اسمان پرستاره زندگی
چگونه اسمان زندگی را پر از ستاره کنیم؟ دی ماه 87
برای پاسخ به این پرسش به پرسش دیگری پاسخ باید داد . مگر زمین زندگی چیست و آسمان ان کدام است ؟
بر خلاف انچه در دنیای بیرون از ما پذیرفته شده است که هرجا که رَوی اسمان همین رنگ است و ما در واکنش به این ضرب المثل می گوییم: البته ،اما زمین ها ،و زمان ها و زمینه ها با هم فرق دارند چون این ما هستیم که انرا می سازیم ؛ دنیای درون یعنی جان ما ادم ها که اسمان زندگی ماست یکرنگ و یک جور نیست،تفاوت های بی شمار در اسمان زندگی ما ادم ها و گوناگونی های بسیار دروجود ما انسان ها سیر انفس را بر خلاف سیر در افاق بسیار فرح انگیز ،جذاب ودیدنی می سازد ،دگرگونی های شگفت و پرشمار ،در اسمان زندگی ما به گونه ای است که همواره سیر و سفر در ان رهاوردهای تازه و ارمغان های نوینی برای همه ما دارد البته به شرط انکه هیاهو و غوغای زمین و زمان مجال رصد این اسمان پرستاره و فرصت گذر از ان را به ما ارزانی دارد.
والبته زمین و زمینه وزمانه ای که دران به سرمی بریم دست کم تااندازه ای و تا انجا که به مامربوط می شود انعکاس و بازتاب اسمان زندگی همه ماست بازتاب رنگین کمان استنباط ،تفکر(واژه رنگین کمان استنباط برگرفته از مقاله استاد اندیشمند اقای دکتر محمود سریع القلم ) ،عاطفه ، تدبیر ،تصمیم ،گزینش ،و سیر و سلوک و صعود و نزول و همه ستارگانی است که در اسمان وجود ما می درخشند.
بر خلاف جنبش های زمینی که کراندار و معین و محدود اند جنبش های اسمانی ویژگی منحصر به فردی دارند که همان تأثیرپذیری از کوچکترین جابجایی در هر نقطه ای از جان و جهان ادمی و تأثیرگذاری بر همۀ بودها و نمودها است .تذکر پایدار به وضعی که در ان هستیم و فاصله غریب ان با وضعی که شایسته ان هستیم فراورده فرایندی است که باید از سراگاهی و گزینش گری آغاز شود و نخستین مایه و پایه تداوم این پروسه ادم های ازادی خواه و رشدطلب ودادخواه است که در دیالوگ مستمر با همدیگر به کشف تازه ها نائل می شوند . خصلت بنیادین این دیالوگ ان است که پهنه کنش جمعی ادمی را از زندان و اسارت مونولوگ و مختصات ناپسندو سقوط افرین و افت زا و اسیب زای ان رها می سازد و در اقیانوس گفتگوی وجود شناور می سازد واین مجال نواوری و بروز و ظهور خلاقیت های او در عرصه جمعی می گردد.
البته اگر به سیستم سازی منتهی شود و نواوری های جمعی تداوم پیدا کند و گسست های تاریخی مانع بالندگی ان نگردد انگاه می توان به افق های تازه ای در اینده چشم دوخت .اگر با اغاز خردورزی و دلدادگی به ان و همنشینی با آن امکان های تازه انرا فراروی خود ببینیم و بیابیم و همت و عزم را توشه راه کنیم و همه سختی ها و دشواری های راه را بر خود هموار سازیم انگاه امیدی در وجود ما می شکفد به اینکه :فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم .شاید مددگرفتن از بیکرانگی اسمانِ زندگی یگانه راه و روش و روزنه خروج از سیکل معیوب زندگی زمینی و بن بست افاقی و روزمرگی و جمود و سکون و راهیابی به تازه های نظری و عملی است . هوشیاری فردی و جمعی در غنیمت شمردن هر لحظه ای هر دیداری و کوچکترین گفتگو و سخن و سکوتی می تواند ما رابه بیکرانگی اسمان متصل کند و راه روشن زندگی اصیل و نه عاریتی را پیش پای ما و فراروی ما بگذارد به شرط انکه مراقب باشیم همواره چشمانمان را اماده دیدن و گوش هایمان را اماده گوش سپردن و ذهن و دل مان را اماده خردورزیدن و دلدادگی نگه داریم و مواظب باشیم زنگارهای فراموشی و غفلت و انبوه کردارها و گفتارهاو پندارهای پوچ راه های اسمان (راه دلبستگی و تعلق خاطر نخستین ادمی ) را برما به کلی مسدود نکنند و پیوسته با لایروبی مجاری ارتباط با اسمان و صیقل دادن انها زمین زندگی مان را پربار و پرمعنا کنیم.شناختن زمانه ای که دران به سرمی بریم و شناخت حقیقی امکان ها و توانایی هایی که پیش روی ما ست نیازمند مجاهدت عقلانی و اندیشه ای و روحانی است و بدون تذکر پایدار به وضعی که دران به سرمی بریم راهی به اینده گشوده نمی گردد وفقط سرگرم شدن به مفاهیم و الفاظ به جای تفکری که ازجان براید و درجان و باجان مایگانه شود ودلخوش کردن به مشهورات زمانه هرچند مارا از زحمت فکرکردن رها می سازد ولی باید اندیشناک خطراتی بود که درساحت تمتع بشر درغیاب تفکر اتفاق می افتد.
مطالعه برخی کتاب ها به تشنگان اگاهی و فهم توصیه می گردد
: فلسفه و تجدد نوشته اقای دکتر کریم مجتهدی .رساله ای درباب سنت و تجدد نوشته دکتر رضا داوری . درباره غرب نوشته دکتر داوری . درباره علم نوشته دکتر داوری . مجموعه :معادشناسی نوشته علامه سیدمحمدحسین حسینی طهرانی . سه جلد الله شناسی نوشته علامه طهرانی . اصناف دینداری ،و حدیث بندگی و دلبردگی دکتر عبدالکریم سروش. و ترجمه کتاب بدایه الحکمه علامه طباطبایی .به نظر بنده اگر کسی بتواند مثلا در دوره تعطیلات تابستان یک دوره کامل تفسیر المیزان علامه طباطبایی (20 جلد عربی و 40 جلد ترجمه فارسی) را بخواند به اندوخته سرشاری از علوم و معارف تطبیقی اسلام و ادیان و مکاتب دیگر دست پیدا می کند. مطالعه انسان در قران نوشته استاد حسن زاده املی و در کل همه کتاب های ایشان به ویژه الهی نامه و معرفت نفس بسیار سودمند است.
کتاب عشق و پرستش ،و کتاب ذرات بی نهایت کوچک ،راه طی شده و سایر نوشته های مهندس بازرگان نیز سودمند است . البته بالاتر از این ها هم کتاب های طلب و اراده ، چهل حدیث، اداب الصلوه ، و سرّ الصلوه ،و مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه از جمله اثار امام خمینی نیز در رسیدن به ژرفای وجود ادمی مفیدند اما این کتب به ویژه کتاب اخری که در دوره دکتری عرفان و ادیان تدریس می گردد را باید در محضر استاد خواند.
نقد خرد ناب ،که نوشته کانت است وترجمه شده است و نیز کتاب جنبش های نوین اجتماعی که به ، کتاب سرمایه اجتماعی که باز از ترجمه های خوب است نیز می تواند در سیر مطالعاتی قرار گیرد . تفسیر سه جلدی پرتوی از قران نوشته اقای سیدمحمود طالقانی . کتاب تحصیل السعاده نوشته ابونصر فارابی . کتابها و نوشته ها وترجمه ها و مقاله های استاد مصطفی ملکیان[سیری در سپهرجان ، راهی به رهایی .. ] قویا توصیه می گردد.مطالعه تاریخ تمدن ویل دورانت. البته در نهایت به این نکته توجه میدهم که مواظب باشید همچون این بنده کمترین علم به پرده ای برای دیدن حقایق تبدیل نشود که العلم هوالحجاب الاکبر که بنده حسرت های هولناکی از این بابت در جانم دارم.